اصطلاحات کاربردی آیلتس; 15 اصطلاح رایج آیلتس 📖


در هر زبانی برای توصیف و بیان ایده‌ها،  احساسات و … به جز عبارات توصیفی و واژگان معمول، از اصطلاحات نیز استفاده می‌کنیم. گویشوران هر زبانی، با کمک این اصطلاحات منظور خود را با سرعت و دقت بیشتری به یکدیگر منتقل ‌می‌کنند. در کنار فرم‌های دیگر زبانی همچون استعاره (Metaphor) و تشبیه (Similes)، اصطلاحات (Idioms) نیز سازنده بخشی از فرهنگ اجتماعی و زبانی هستند.

شاید برای شما نیز جالب باشد گرچه توضیح «Idiom» و بررسی مفهوم آن به اواسط قرن شانزده میلادی بازمی‌گردد، اما حتی در زبان‌های باستانی هم از اصطلاحات خاصی استفاده می‌شده است. در هر زبانی مجموعه‌ای متفاوت از عبارات را می‌توان یافت که تنها در یک کشور و یا یک اقلیم فرهنگی خاص معنای خاصی دارد و گویشوران زبان‌های دیگر ممکن است متوجه معنا و مفهوم دقیق و درست آن نشوند.

بنابراین برای برقراری ارتباط بهتر و موثرتر با افراد هر جامعه‌، از راه ارتباط کلامی، نیاز است تا هنگام یادگیری زبان آنان، با بعضی از اصطلاحات رایج و پرکاربردشان نیز آشنا شویم. بدیهی است ما نمی‌توانیم همه اصطلاحات زبانی را که در حال فراگیری آن هستیم، بدانیم و آن‌ها را به خاطر بسپاریم چرا که شمار آن‌ها فراوان و زمینه‌های کاربردی آن بسیار گسترده است. از این گذشته، زبان و فرهنگ امری پویا هستند و به ویژه در دنیای امروز که راه‌های ارتباطی، گسترده‌تر و بسیار ساده‌تر شده است؛ همواره احتمال و امکان ورود اصطلاحات جدید به هر زبانی وجود دارد.

با وجود همه این‌ها، در فرآیند یادگیری زبان‌های گوناگون می‌توان بسیاری از اصطلاحات پایه و نیز کاربردی آن‌ها را آموخت. در ادامه این مطلب تعدادی از اصطلاحات کاربردی انگلیسی را می‌آموزیم که در آزمون‌های زبان انگلیسی و به‌ویژه آزمون آیلتس در کسب نمرات خوب و مطلوب به شما کمک خواهند کرد. اگر زبان آموز انگلیسی یا فردی علاقه‌مند به یادگیری زبان هستید و همچنین اگر مترجمید یا از دانستن ظرایف زبان‌شناسی و کشف نکات و اشتراکات زبانی و فرهنگی لذت می‌برید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید. می‌کوشیم بخشی از آنچه گفته شد را بهتر و بیشتر بررسی کنیم.

با وجود همه این‌ها، در فرآیند یادگیری زبان‌های گوناگون می‌توان بسیاری از اصطلاحات پایه و نیز کاربردی آن‌ها را آموخت.
با وجود همه این‌ها، در فرآیند یادگیری زبان‌های گوناگون می‌توان بسیاری از اصطلاحات پایه و نیز کاربردی آن‌ها را آموخت.

اصطلاح رایج برای گرفتن نمره بالای 8

در ساده‌ترین توضیحی که می‌توانیم از «اصطلاح» ارائه دهیم، آن را عبارت یا گزاره و ترکیبی از عباراتی معرفی می‌کنیم که معنایشان همیشه و برای کسانی که در حال یادگیری آن زبان هستند واضح نیست. در زبان انگلیسی نیز برای بیان مقصود خود و بیشتر مواقع در ارتباطات روزمره، از اصطلاحات استفاده می‌کنیم. بنابراین، بسیار مهم است که معنا، چگونگی و همچنین زمان به کار بردن آن‌ها را بدانیم.

از آنجا که هدف نهایی از آموختن زبان، برقراری ارتباط و درک گفته‌ها و نوشته‌هایی است که به آن زبان خاص مطرح یا مکتوب شده‌اند، زبان آموزان و داوطلبان آزمون‌های زبانی نیز باید بتوانند از آموخته‌هایشان به این منظور استفاده کنند. پیش از ورود فرد به جامعه انگلیسی زبان، سنجش این توانایی در وی به وسیله آزمون‌های ویژه‌ای مانند TOEFL و IELTS انجام می‌شود. پس لازم است هنگام آمادگی آزمون، زمانی را نیز به یادگیری این موضوع اختصاص دهید تا در روز آزمون دچار مشکل نشوید.  

در آزمون آیلتس که چهار مهارت زبانی شامل مهارت شنیداری، گفتاری، نوشتاری و خواندن شما مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، بیش از همه در بخش اسپیکینگ به دانستن معنا و کاربرد اصطلاحات انگلیسی نیاز خواهید داشت. هر چه دانش شما در این زمینه بیشتر باشد طبیعی است که نمره بالاتری به دست خواهید آورد. در حالت وارونه ماجرا نیز، اطلاعات کم شما در این زمینه می‌تواند منجر به انتخاب اصطلاحات نادرست و نابه‌جا شود؛ چنین اشتباهاتی به هیچ وجه مساله‌ای نیست که از دید ممتحن آیلتس پوشیده بماند و قطعا بر نمره شما تاثیر منفی خواهد گذاشت.

اصطلاحات خوب برای اسپیکینگ آیلتس

به‌طور کلی، اصطلاح عبارت یا گزاره‌ای است که معنای غیر تحت‌الفظی دارد یعنی نمی‌توان معنای آن را مستقیماً و با خواندن هر کلمه فهمید. به بیان دیگر، ترکیبی از چند واژه در کنار یکدیگر می‌تواند معنای اصطلاحی به خود بگیرد.

همه انسان‌ها هنگام صحبت کردن یا نوشتن، اصطلاحات زبان خودشان را به ‌طور خودکار و طبیعی به زبان یا بر قلم می‌آورند. در Speaking آیلتس نیز قرار است شما چنین کاری را انجام دهید؛ یعنی در کنار دایره واژگانی قابل قبول و آگاهی از ساختارهای زبانی، باید با اصطلاحات انگلیسی نیز آشنا باشید تا بتوانید روان و تاثیرگذار صحبت کنید. این موضوع به ویژه در بخش کیو کارت (Cue Card) آیلتس می‌تواند به شما کمک بزرگی کند تا هم مدیریت زمانی خوبی داشته باشید و هم بر ممتحن تاثیری را که باید، بگذارید.

ناگفته نماند که منابع، مقالات و اساتید مختلف ممکن است شیوه‌ها و دسته‌بندی‌های متفاوتی برای یادگیری اصطلاحات آیلتس به شما پیشنهاد دهند و همه آن‌ها می‌توانند مفید باشند. ما نیز می‌توانیم اینگونه راهنمایی‌تان کنیم که از اصطلاحاتی پیرامون موضوعات کیوکارت غافل نشوید.

بیشتر بخوانید: کیو کارت (cue card) آیلتس چیست؟

از آنجا که پیش‌تر، در مطلب کیو کارت (Cue Card) آیلتس چیست؟ در مورد این بخش از آزمون توضیحات جامعی ارائه کرده‌ایم، در اینجا تنها یادآوری می‌کنیم که موضوعات این تسک اسپیکینگ می‌توانند فرصت خوبی برای استفاده از اصطلاحات باشند. بنابراین، یکی از روش‌های یادگیری اصطلاحات آیلتس، گروه‌بندی آن‌ها براساس دسته‌بندی‌های موضوعات کیوکارت است. این روش می‌تواند افزون بر این بخش، به شما در دو تسک دیگر اسپیکینگ آیلتس نیز کمک شایانی کند. موضوعات این تسک شامل موارد زیر است:  

  • مکان‌ها
  • مناسبت‌ها
  • اشیا (چیزها)
  • علاقه‌مندی‌ها
  • مسائل شخصی
  • رویدادهای زمانی
  • عواطف و احساسات
  • کارها، پیشه‌ها و تحصیلات
بنابراین، یکی از روش‌های یادگیری اصطلاحات آیلتس، گروه‌بندی آن‌ها براساس دسته‌بندی‌های موضوعات کیوکارت است.
بنابراین، یکی از روش‌های یادگیری اصطلاحات آیلتس، گروه‌بندی آن‌ها براساس دسته‌بندی‌های موضوعات کیوکارت است.

همانطور که پیش‌تر نیز گفتیم اصطلاحات رایج و کاربردی زبان‌های گوناگون فراوانند و انگلیسی نیز از این قاعده مستثنی نیست؛  ما نمی‌توانیم در یک مطلب تمام این اصطلاحات را با یکدیگر بررسی کنیم اما در ادامه می‌کوشیم شما را با بعضی از اصطلاحات رایجی آشنا کنیم که برای گرفتن نمره بالای 7 و 8 IELTS به کمک‌تان خواهند آمد.

لازم به ذکر است، این اصطلاحات از موضوعات گوناگون بوده و هیچ ترتیب یا اولویت خاصی هم ندارند و تنها برای آشنایی مختصر شما، چند نمونه از آن‌ها را توضیح داده‌ایم. ضمن اینکه، برای یادگیری بهترتان، همه این موارد را با آوردن مثال‌هایی توضیح داده‌ایم. شما می‌توانید جداولی را مانند آنچه در اینجا طراحی کرده‌ایم تهیه کنید و هر اصطلاحی را که می‌خواهید، با آن یاد بگیرید.

Sit on the fence
To delay making a decision; To avoid saying which side of an argument you support or what your opinion is about a particular subject
سکوت اختیار کردن، مطمئن نبودن در مورد چیزی، مردد بودن، تصمیم خود را اعلام نکردن، نظر ندادن، بی‌طرف ماندن
مثال: He tends to sit on the fence at meetings. او معمولا در جلسات سکوت اختیار می‌کند.   She’s not afraid of making decisions and is a person who never sits on the fence. او از تصمیم‌گیری نمی‌ترسد و آدمی است که هیچ وقت مردد نمی‌شود.
Sit on one’s hands
To delay taking action when you should do something; To take no action; Be passive or hesitant
دست روی دست گذاشتن، هیچ کاری انجام ندادن
مثال: Every day the crisis worsens and yet the government seems content to sit on its hands. بحران هر روز بدتر می‌شود و با این حال به نظر می‌رسد که دولت راضی به دست روی دست گذاشتن است.   Workers are losing their jobs while the government sits on its hands and does nothing. کارگران دارند شغل خود را از دست می‌دهند در حالی که دولت روی دستان خود نشسته و کاری انجام نمی‌دهد.   They lost the office because their supporters sat on their hands and stayed at home. آنها شرکت را از دست دادند چون حامیان‌شان دست روی دست گذاشتند و در خانه‌های خود ماندند.      
A blessing in disguise
Something that seems bad or unlucky at first but causes something good to happen later
توفیق اجباری، نعمت، موهبت
مثال: The loss of fertilizer proved to be a blessing in disguise. It forced us to use compost, which is better for the soil and crops. معلوم شد کمبود کود یک موهبت/ توفیق اجباری است. چنان که ناگزیر به استفاده از کمپوست شدیم که برای خاک و محصولات کشاورزی بهتر است.   I felt that it was almost potentially a blessing in disguise, and a chance to reappraise ourselves. احساس می‌کردم که این تقریباً یک موهبت بالقوه است و فرصتی برای ارزیابی مجدد خودمان.
Run in the family
if something such as a quality, disease, or skill runs in the family, many people in that family have it
ارثی بودن در خانواده
مثال: We are all good at maths, it runs in the family. همه ما ریاضی‌ خوبی داریم، این ارثی است. [ما خانوادگی ریاضی‌مان خوب است.] Diabetes appears to run in families. دیابت به‌شکل ارثی بروز می‌کند. [ارثی است.]
Read between the lines
To guess someone’s real feelings from something they say or write, when they do not tell you directly; To discover a hidden meaning or purpose in something written, said, or done
نکته و منظور را گرفتن، معنای عمقی و پنهانی چیزی را درک کردن
مثال: Use your powers of anticipation and imagination to read between the lines, to understand the message. برای پی بردن به معنای اصلی پیام، از قدرت پیش‌بینی و تخیل‌تان استفاده ‌کنید.   While Peter did not say directly that changes needed to be made, it was easy to read between the lines. با اینکه پیتر مستقیماً نگفت که باید تغییراتی ایجاد شود، می‌شد به سادگی منظورش را فهمید.
Split hairs
To argue that there is a difference between two things, when the difference is really too small to be important
نکته و منظور را گرفتن، معنای عمقی و پنهانی چیزی را درک کردن
مثال: But I don’t want to split hairs. ولی من نمی‌خواهم [مساله را] موشکافی کنم. / مو را از ماست بیرون بکشم.   My grandmother is always splitting hairs when I talk to her about something important. مادربزرگ من همیشه وقتی با او درباره چیز مهمی حرف می‌زنم مو را از ماست بیرون ‌‌می‌کشد.
Out of the blue
If something happens out of the blue, it is very unexpected
بسیار غیرمنتظره (ناگهانی)
مثال: Symptoms of the disease often appear out of the blue. علائم بیماری اغلب به طور ناگهانی/ غیر منتظره ظاهر می‌شود.   Do you remember Angela? Well, she phoned me yesterday, completely out of the blue. آنجلا را به خاطر دارید؟ خوب، او دیروز به من تلفن زد، کاملاً غیر منتظره.
Strain every nerve
To make the greatest possible effort; To try as hard as possible to do something
تمام تلاش خود را کردن/ توان خود را به کار بستن
مثال: He was straining every nerve to impress the judge. او برای تحت تاثیر قرار دادن قاضی همه تلاشش را کرد.   She’s straining every nerve to get the work finished on time. او همه تلاش خود را کرد تا کار را به موقع تمام کند.
Beat about/around the bush
To avoid or delay talking about something embarrassing or unpleasant; To avoid talking about what is important
طفره رفتن، به اصل مطلب نپرداختن، صغری کبری چیدن
مثال: Please stop beating about the bush – get to the point! لطفا دست از صغری کبری چیدن بردار، برو سر اصل مطلب.   I am not a person to beat about the bush. من آدمی نیستم که بخواهم طفره بروم.
down-to-earth
practical, reasonable, and friendly;
واقع بین، منطقی، عمل‌گرا
مثال: Rosa is sophisticated, but also practical and down-to-earth. رزا فرهیخته/ پخته، و در عین حال واقع‌بین و عمل‌گراست.
Close-fisted
very careful with money; mean
خسیس، ناخن خشک، کسی که آب از دستش نمی‌چکد
مثال: There’s no point in asking Andrew for a donation; you know how closefisted he is. درخواست از اندرو برای کمک مالی هیچ فایده‌ای ندارد. میدانی که چقدر خسیس است.
Be on cloud nine
To be very happy about something; To be extremely happy and excited
خیلی/ از ته دل خوشحال بودن، از خوشحالی روی ابرها بودن
مثال: Henry was on cloud nine after the birth of his son. هنری پس از تولد پسرش روی ابرها (خیلی خوشحال) بود.
by heart
To memorize; when you know something by heart, you remember all of it exactly
از بر كردن، حفظ كردن، به ياد سپردن
مثال: After a few days of phoning Sue, he knew her number by heart. پس از چند روز تماس با سو، شماره او را از بر/ یادش بود.   I learned all my idioms by heart. من تمام اصطلاحاتم را از بر هستم/ حفظ کرده‌ام.
Against the clock
If you do something against the clock, you do it as fast as possible and try to finish it before a certain time; under pressure, as to meet a deadline
کاری را در سریع‌ترین زمان ممکن انجام دادن و تلاش برای پیش از موعد به پایان رساندن آن
مثال: The team was working against the clock to finish the project on time. گروه با تمام سرعت کار می‌کرد تا پروژه را به موقع تمام کند.
On the mend        
To be getting better after an illness or after a difficult period; Be recovering
روبه بهبود، در حال خوب شدن
مثال: I’m glad to see you’re on the mend again. خوشحالم که رو به بهبود هستی. [خوشحالم که می‌بینم حالت دوباره دارد خوب می‌شود.]   David’s still taking medication, but he’s on the mend. دیوید هنوز دارو مصرف می‌کند، اما رو به بهبودی است.
Break a leg
To wish someone luck, especially just before a performance/ they perform on stage
آرزوی موفقیت / کامیابی داشتن
مثال: ·       “My first stage performance is scheduled for tonight.” “Well, break a leg!” اولین اجرای من امشب است. “خب برایت آرزوی موفقیت می‌کنم!” [موفق باشی!/ اجرای خوبی داشته باشی!]   I wish you good luck on the completion of your book writing for publishing. Break a leg! برایت در تکمیل نگارش کتاب برای چاپ آرزوی موفقیت دارم. موفق باشی!

بیشتر بخوانید: ۱۲ راهکار گسترش دایره لغات ضروری آیلتس

کلام آخر

در این مطلب کوشیدیم شما را با بخشی از اصطلاحات زبان انگلیسی آشنا کنیم که در امتحان آیلتس می‌توانید از آن‌ها برای افزایش نمره خود کمک بگیرید. نکته مهمی که باید در زمان آزمون و پیش از به کار بردن اصطلاحات بدانید آن است که لازم نیست مدام از Idioms استفاده کنید؛ بسیاری از جملات‌تان را می‌توانید با Expressions هم بیان کنید.

اصطلاح را تنها چاشنی صحبت کردن‌تان کنید و ممتحن را با انبوهی از عبارات اینچنینی که در ذهن خود انباشته‌اید بمباران نکنید! به بیان ساده‌تر، بیش از حد و برای هر منظور ساده‌ای از اصلاحات استفاده نکنید. هر جا که ضرورتی برای این کار وجود ندارد، بکوشید منظورتان را به زبان ساده بیان کنید.

همچنین به خاطر داشته باشید که اگر بر اصطلاحی مسلط نیستید، آن را به کار نبرید چراکه عدم تسلط و فراموشی و در نهایت منصرف شدن شما از بیان آن اصطلاح در هنگام صحبت کردن، تاثیر بدی روی آزمون گیرنده دارد و تهدیدی برای نمره بالا به شمار می‌رود. فراموش نکنید که ساده و روان صحبت کردن شما چه در امتحان و چه حتی در جامعه، بهتر از سخن پیچیده اما ناقص است.

نکته آخر اینکه هنگام یادگیری اصطلاحات از افعال دو جزئی Phrasal Verbs غافل نشوید. این افعال گاه می‌توانند مفهومی اصطلاحی به خود بگیرند و استفاده از آن‌ها به ویژه در انگلیسی آمریکایی به این منظور رایج است. به عنوان مثال در این مورد، می‌توان به Pick up اشاره داشت. پس اگر می‌خواهید با این نوع و لهجه انگلیسی در آزمون شرکت کنید، آن‌ها را بسیار بیشتر و دقیق‌تر بررسی و تمرین کنید.

هدف نهایی از آموختن زبان چیست؟

از آنجا که هدف نهایی از آموختن زبان، برقراری ارتباط و درک گفته‌ها و نوشته‌هایی است که به آن زبان خاص مطرح یا مکتوب شده‌اند، زبان آموزان و داوطلبان آزمون‌های زبانی نیز باید بتوانند از آموخته‌هایشان به این منظور استفاده کنند. پیش از ورود فرد به جامعه انگلیسی زبان، سنجش این توانایی در وی به وسیله آزمون‌های ویژه‌ای مانند TOEFL و IELTS انجام می‌شود. پس لازم است هنگام آمادگی آزمون، زمانی را نیز به یادگیری این موضوع اختصاص دهید تا در روز آزمون دچار مشکل نشوید.  

برای برقراری ارتباط بهتر باید چه کنیم؟

بنابراین برای برقراری ارتباط بهتر و موثرتر با افراد هر جامعه‌، از راه ارتباط کلامی، نیاز است تا هنگام یادگیری زبان آنان، با بعضی از اصطلاحات رایج و پرکاربردشان نیز آشنا شویم. بدیهی است ما نمی‌توانیم همه اصطلاحات زبانی را که در حال فراگیری آن هستیم، بدانیم و آن‌ها را به خاطر بسپاریم چرا که شمار آن‌ها فراوان و زمینه‌های کاربردی آن بسیار گسترده است.

کیو کارت (Cue Card) آیلتس چیست؟

در مورد این بخش از آزمون توضیحات جامعی ارائه کرده‌ایم، در اینجا تنها یادآوری می‌کنیم که موضوعات این تسک اسپیکینگ می‌توانند فرصت خوبی برای استفاده از اصطلاحات باشند. بنابراین، یکی از روش‌های یادگیری اصطلاحات آیلتس، گروه‌بندی آن‌ها براساس دسته‌بندی‌های موضوعات کیوکارت است. این روش می‌تواند افزون بر این بخش، به شما در دو تسک دیگر اسپیکینگ آیلتس نیز کمک شایانی کند.

دریافت مشاوره

برای شرکت در کلاس‌های آکادمی زبانمهر، فرم زیر را تکمیل کنید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *